لیلة_الرغائب، شعرلیلة_الرغائب، اشعار لیلة_الرغائب، پروپوزال نویسی، شب لیلة_الرغائب

ساخت وبلاگ

شب رغبت ز گرد راه آمد

ای خدا عبد روسیاه آمد

ای خدا بنده ای پریشانم

باز دارم کمیل می خوانم

در شب آرزو نگاهم کن

رحم بر سوز و اشک و آهم کن

عبد بیچاره و گرفتارم

چشم بر دست رحمتت دارم

«باز کن در منم منم یا رب

عبد آلوده دامنم یا رب»

شب جمعه رسید و آمده ام

خانه ات را دوباره در زده ام

بی پناهم خدا نگاهم کن

پاک از خجلت گناهم کن

شب جمعه به یاد دلدارم

در دلم شور مهدوی دارم

می زنم من صدات یا مهدی

جان عالم فدات یا مهدی

السلام ای امام غائب من

رغبتِ لیلة الرغائب من

در شب آرزو پناهم باش

یاورم باش و تکیه گاهم باش

در سرم نیست جز هوای شما

آرزویم فقط تویی آقا

آرزویم تویی تو یا مهدی

آبرویم تویی تو یا مهدی

یابن زهرا نظر به حالم کن

بی وفا بوده ام حلالم کن

شب جمعه به لب نوا دارم

باز هم شوق کربلا دارم

بر لبم یا حسین شد جاری

اشک از هر دو عین شد جاری

دل پریشان و زار و بی تابم

یاد لب های خشک اربابم

جان به قربان زخم های تنش

جای سالم نماند در بدنش

پیکرش مانده بود در گودال

خواهرش تا که دید رفت از حال

گفت زینب که نیست باورِ من

یابن زهرا تویی برادر من

جان به قربان جسم اطهر تو

کاش جان می سپرد خواهر تو

ای برادر فدای زخم تنت

جان به قربان کهنه پیرهنت

کهنه پیراهنت که غارت شد

زینب آماده اسارت شد

مهدی شریفی

#شب_جمعه #لیلة_الرغائب #مهدی_شریفی

نگاه منتظر...
ما را در سایت نگاه منتظر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : esobhan544 بازدید : 51 تاريخ : شنبه 30 دی 1402 ساعت: 17:29